×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

باد ما را خواهد برد

........

هویت

 خودم رو توی آینه ورانداز کردم
چقدر شبیه شهدا شده بودم
ریش هام بلند شده بود
ماشین اصلاح دستم بود
روشن کردم
قررررررررقرررررررر
به صورتم نزدیک کردم
و موهای ریزی که تو هوا ملق می زدند و می رقصیدند
بغل های صورتم رو زدم،چپ و راست
مانده بود وسط،چانه،زیر لب و بالای لبها
شبیه پروفسورها شده بودم
قررررررررر
زنخدان را هم زدم
حالا مانده سبیل
شبیه مردهای عیالوار شده بودم
ماشین را  دوباره به صورتم نزدیک کردم
قررررررررر
اینبار سبیل ها
و دیگر هیچ
قررررررررر
یکی دو بار دیگر ماشین را توی صورتم بالا و پایین کردم
صورتم صاف صاف شده بود
با ته ریش مختصر
و حالا دوباره همون پسر بیست و هشت ساله بودم
خودم رو دوباره نگاه کردم
توی چشمام
شب بود
وستاره می ریخت
روی لبهام
.........
babak


جمعه 18 آذر 1390 - 7:30:18 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://shogh.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 19 آذر 1390   10:36:06 AM

salam jaleb bod

آمار وبلاگ

57862 بازدید

19 بازدید امروز

20 بازدید دیروز

837 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements